جستجو
-
۱تصویر
رسید حواله عالیه جان خانم جان، ۱۳۳۶ ق
رسید مبلغ یک صد تومان حسب حواله عالیه جان خانم جان که حاجی معین دریافت کرده است.
-
۱تصویر
حواله قمرالحاجیه، ۱۳۲۷ ق
مبلغ هشتاد تومان قران رایج از مال خانم قمرالحاجیه حواله از آقا میرزا حسن آقا در ذمه حاج علی آقای حریری است که در مدت سه ماه تمام آن را بازگرداند.
-
۲تصویر
نامه حمید
شامل احوالپرسی، اظهار نگرانی از نگرفتن نامه و بی خبری از احوال مخاطب، درخواست نوشتن کاغذ زود به زود، فرستادن قوطی سیگار، و آبله گرفتن صدیقه و بهبودی او
-
۲تصویر
رسید عظمت خانم به میرزا ابوتراب، ۱۳۳۶ ق
دو سند که در آن عظمت خانم، دختر مرحوم آقا میرزا ابوالفتح، به دریافت مبالغی از برادر صلبی [پدری] اش میرزا ابوتراب اقرار کرده است؛ سند اول رسید دو فقره برات به مبلغ پنجاه و بیست و پنج تومان که شوهرش از ارومیه حواله کرده از طریق میرزا ابوتراب خان و سند دوم رسید تمام مطالباتش از میرزا ابوتراب خان.
-
۱تصویر
نامه منتصرلشکر، ۱۳۳۵ ق
نامه منتصر لشکر خطاب به جناب جلالتمآب نور چشم مکرم مهربانا، که محتوای آن به شرح زیر است: دریافت نامه مخاطب از طریق کاظم رعیت قریه چیبنی و خوشحالی از سلامتی او؛ چای را که مخاطب برای حاجیه خانم سفارش داده بوده به قیمت شش هزار دینار گرفته و با کاظم فرستاده است؛ پیگیری صدور برات غله نعمت الله خان یاور؛ حواله برات مواجب چهارساله سربازان قره بلاغ؛ خواسته اول فهرست وی فرستاده شود تا او نیز حواله را بفرستد؛ با اشاره به حق و حساب خود از مخاطب گلایه کرده که نا مهربانی او موجب تلف شدن اموالش شده است، اگر مخاطب مایل است با عبدالرزاق خان نایب ملاقات کرده صورت غله و حصه نویسنده را معین کنند و سهم پارسال...
-
۵تصویر
حمید السلطان به عمید لشکر، ۱۳۳۲ ق
نامه و پاکت از حمیدالسلطان به [میرزا ابوتراب خان] عمید لشکر سررشته دار فوج قهرمانیه در تبریز همراه با مهر حمید السلطان؛ محتوای آن به شرح زیر است: ابراز خوشنودی از دیدن نامه ۱۸ ماه جاری و اطلاع از سلامت عمید لشکر و بستگان؛ همچنین رسیدن قبض، زن دلال وجه را قبول نکرده و گذشته را هم می خواهد؛ از مخاطب خواسته که بیست و پنج قرانی که برای حاجی علی اکبر دلال حواله کرده به او بدهند و قبض و امانت او را گرفته، امانت را به خانه و قبض را به او بفرستد، همچنین تفنگ دولول او را نیز که نزد علی اکبر امانت است از او پس بگیرد؛ و انشاالله از خجالت ننه در می آید؛ نورچشمان را دلم خیلی می خواهد آیا صفیه مرا یاد...
-
۴تصویر
حمید السلطان به عمید لشکر، ۱۳۰۳ ش
نامه و پاکت با مهر حمید و خطاب به عمید لشکر منشی تیپ پیاده؛ درباره دریافت ۲۶ تومان برات تجاری به عهده حاجی محمد تقی تاجر دیلمقانی و دادن آن به مادر عمید لشکر بنا به درخواست عمید که برای ادا کردن قروضش استفاده شود و اطمینان از اینکه قروض ادا گردید و رسید آن نزد مادرش است؛ سرگیجه و تهوع حبیب الله سلطان از استنشاق گاز کرسی؛ تهیه نان خانگی از آرد و دستور سلطان برای آوردن گندم از ده؛ دادن پاکت به سرتیپ امیر تومان که چون در حال حرکت بوده جواب نداده است؛ درخواست آقای مقتدر برای تبدیل مأموریت؛ پیشنهاد میرزا علی اصغر خان برای ازدواج عمید لشکر که در ورقه میرزا محمدخان به آن اشاره کرده و تصویب...
-
۲تصویر
نامه از حمیدالسلطان، ۱۳۲۲ ق
نامه احتمالا از حمیدالسلطان از ارومیه به تبریز، که محتوای آن به شرح زیر است: احوال پرسی و تبریک عید فطر چون می داند این مراسله شب عید به مخاطب می رسد، اظهار دلتنگی، جواب کاغذهایی که قبل از احیاء فرستاده بوده نگرفته است؛ ۱۵ قران به همشیره و ۵ تومان به کربلایی محمد خیاط فرستاده بوده است؛ اشاره به نامه عمید لشکر و درباره گرفتن یک جفت بازوبند طلا برای مخاطب، اینجا تحصیل آن ممکن نیست وگرنه مضایقه نمی کرد؛ ساخت ارومی ابدا قابل پسند نیست، از مخاطب می خواهد مبلغ وجه را ارزان تر تعیین کند تا او وجه را به تبریز بفرستد تا مخاطب به سلیقه خود طلا بخرد. همچنین چون مخاطب خیلی آرزو می کرده وجهی داشته تا آن...
-
۲تصویر
نامه، ۱۳۰۳ ش
محتوای نامه به شرح زیر است: سلام و احوال پرسی؛ خبر رسیدن حواله ۲۷ تومانی از سوی حاجی محمد تقی تاجر دیلمقانی و دادن آن به علیه متعالیه، تقسیم آن طبق دستور مخاطب؛ حبیب الله سلطان یکصد و پنجاه تومان قرض گرفته و قرار است در سه قسط بازگرداند؛ سرمای شدید هوا رفت و آمد را محدود کرده است، نمی تواند مانند گذشته به شب نشینی برود؛ درخواست فرستادن برخی عرقیجات و داروهای سنتی برای درمان بیماریش؛ اگر از بابت منزلش شکایت دارد نزد آقا میرزا حسین خان از معارف محل رفته و از او کمک بخواهد؛ درباره ندادن جواب نامه میرزا ابوالفتح خان و رفتن محمد صادق خان و ناصر خان و امیر تومان؛ همگی مشغول تحصیل هستند؛ به دلیل...
-
۸تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسماعیل خان صدوقی، ۱۳۴۲ ق
سه برگ نامه و پاکت از طرف ثقة السلطنه صدوقی به برادرش میرزا اسماعیل خان صدوقی؛ در خصوص انفصال نویسنده از حکومت قوچان و مشکلات و ناراحتیهای مربوط به آن؛ بیماریاش و نگرانی از بابت بیپولی سرکار خانم؛ شکایت از ایالت، وزارت داخله، سردار اسعد، رئیس الوزراء و دیگران؛ درباره اقدامات و نامهها و تلگرافاتی که برای پیگیری این مسئله انجام داده؛ اینکه قرار شده با کمک امیر لشکر شرق حکومت ترشیز یا تون و طبس را برای او درخواست کنند؛ از برادرش خواسته در طهران پیگیر کار او باشد و نامههایی که برایش فرستاده به صاحبان آنها برساند، خصوصا نامه به سیف الله خان مدیر شرق که در آن وضعیت خود را شرح داده؛ همچنین...
غربال
- D شروع از اول
نوع
موضوع
- برات(۱۴)
- پول(۱۳)
- نامه نگاری(۱۱)
- بدهی و قرض(۹)
- بیماری(۷)
- غذا(۶)
- اجرت(۵)
- قشون(۴)
- رسید(۴)
- وزارت داخله(۳)
- سیاست و دولت(۳)
- برادر و خواهر(۳)
- وزارت جنگ(۲)
- مطبوعات(۲)
- لباس(۲)
- غله(۲)
- عکس(۲)
- سفر(۲)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۲)
- تلگراف(۲)
- بیشتر
- برات(۱۴)
- پول(۱۳)
- نامه نگاری(۱۱)
- بدهی و قرض(۹)
- بیماری(۷)
- غذا(۶)
- اجرت(۵)
- قشون(۴)
- رسید(۴)
- وزارت داخله(۳)
- سیاست و دولت(۳)
- برادر و خواهر(۳)
- وزارت جنگ(۲)
- مطبوعات(۲)
- لباس(۲)
- غله(۲)
- عکس(۲)
- سفر(۲)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۲)
- تلگراف(۲)
- بچه(۲)
- ازدواج(۲)
- اجاره(۲)
- کیسه(۱)
- کنسولگری و سفارتخانه(۱)
- کلاه(۱)
- چای(۱)
- وزارت مالیه(۱)
- نماز و دعا(۱)
- نان و نانوایی(۱)
- مکتب و مدرسه(۱)
- مهمانی(۱)
- مشق(۱)
- مرگ(۱)
- مالیات(۱)
- لوازم التحریر(۱)
- قمار(۱)
- فحشا(۱)
- طلا(۱)
- طب و طبابت(۱)
- روزه (۱)
- ده(۱)
- دعوا(۱)
- حیوان(۱)
- جواهر و جواهرآلات(۱)
- جرم و جنایت(۱)
- تحصیلات(۱)
- بست نشینی(۱)
- بازار(۱)
- امور مالی(۱)
- اسلحه(۱)
- ساخت و ساز(۱)
موضوع
مجموعه ها
- Dامیر حسین نیک پور
اماکن
دوره
- D احمد شاه